آناتومی توصیف یا تشریح یک ساختار است، از راه جدا کردن تکههای مختلفی که بر هم سوار شده و آن ساختار را ساختهاند.
واژه آناتومی anatomy از ترکیب پیشوند ana به معنای up به مفهوم بر بالای هم سوار شده و ساخته شده و کالبد با واژه یونانی temnenin به معنای بریدن و قطعه قطعه کردن بدست آمده است. و همان مفهوم از هم جدا کردن، اجزای یک کالبد را میدهد. آناتومی کالبد شناسی انسان human anantomy عبارت است از مطالعه ساختارهایی که تن کالبد انسان را تشکیل میدهند.
مقدمه در بیان آناتومی گفته میشود که مطالعه ساختار بدن انسان است. البته بیشتر آناتومیست ها این را قبول ندارند چرا که آنان بیان میکنند این تعریف بدون در نظر گرفتن اعمال مربوط به قسمت های مختلف بدن است. بنابراین معنی دقیق آناتومی عبارت است از مطالعه ساختمان بدن و ربط آن به اعمال قسمت های مختلف آن ساختمان. در بررسی آناتومی ، چنانچه بررسی با چشم غیر مسلح صورت گیرد آن را کالبد شناسی درشت بین macroanatomy گویند.
با کمک میکروسکوپ انجام گیرد، آن را کالبد شناسی ریزبین microanatomy یا بافت شناسی histology گویند. بالاخره شناسایی بدن انسان در دوره جنینی ، جنین شناسی یا رویان شناسی embryology نامیده می شود. ولی واژه آناتومی یا کالبد شناسی ، در زبان فارسی ، بیشتر بیان کننده همان ماکروآناتومی است. بررسی عملی بدن انسان که روی جسد انجام میگیرد، کالبد شکافی یا تشریح خوانده میشود.
تاریخچه اولین مطالعات مربوط به آناتومی ، توسط وسالیوس که یک آناتومیست فلمنگی قرن شانزدهم میباشد صورت گرفت. او توانست طرح هایی از قسمت های مختلف بدن ، با چشم غیر مسلح رسم کند.
انواع آناتومی
امروزه آناتومی با یک صفت استفاده میشود که شاخه خاصی از آناتومی را بیان میکند.
• آناتومی عملی: بطور معمول از شناخت و درمان کلینیکی استفاده میشود مثل استفاده از علم آناتومی در اجرای یک آزمایش فیزیکی بر روی بدن.
• آناتومی کلینیکی: مطالعه آناتومی وابسته به عمل دارو.
• آناتومی مقایسهای: مطالعه آناتومی ارگانیسم های مختلف با کشیدن شباهت ها و تفاوت ها در رابطه با ساختار و عملکرد.
• آناتومی عرضی: آناتومیای که بدن را در خلاف جهت طرح بدن بررسی میکند.
• آناتومی تکامل: مطالعه فرایندهای زیستی از لقاح تا تشکیل یک انسان بالغ. جنین شناسی نوعی از این است که بطور گسترده در رابطه با فرایندهای تکاملی که قبل از تولد اتفاق میافتد درگیر است.
• آناتومی ماکروسکوپیک: مطالعه آناتومی با چشم غیر مسلح بر روی برش هایی از قسمت های مختلف بدن.
• آناتومی میکروسکوپیک: مطالعه آناتومی با استفاده از میکروسکوپ نوری ، همچنین از میکروسکوپ الکترونی اسکن کننده نیز استفاده شده و قسمت های کوچکتر از حد سلول را مطالعه میکنند.
• آناتومی اعصاب: مطالعه سیستم عصبی مرکزی و محیطی.
• آناتومی رادیوگرافیک: مطالعه آناتومی براساس تکنیک های تصویرسازی مثلا تصویر برداری ، سی تی اسکن و اولتراسونوگرافی.
• آناتومی منطقهای: مطالعه آناتومی یک قسمت خاصی از بدن مثل قفسه سینه در این نوع همزمان همه سیستم های زیستی مثل اسکلتی ، گردش خون و... و ارتباطات اعمال سیستم های مختلف باهم و بطور هم زمان در یک قسمت خاص از بدن مطالعه میشود.
• آناتومی سطحی: آناتومی که مطالعه بر سطح خارجی بدن دارد که بخصوص در شناسایی و درمان مشکل کلینیکی مهم میباشد.
• آناتومی مربوط به عمل جراحی: اجرا و مطالعه آناتومی بطوری که مربوط میشود به عمل جراحی که هدف آن ممکن است شناسایی یا درمان باشد.
• آناتومی سیستمیک: مطالعه آناتومی بوسیله سیستم های زیستی مثلا سیستم ماهیچهای ، اسکلتی ، گردش خون و .. در این نوع یک سیستم زیستی بطور منفرد در کل بدن مطالعه میشود.
کاربردهای آناتومی
• مقایسه آناتومی طبیعی یک انسان طبیعی با یک انسان بیمار و ارجاع بیماری به محل خاصی از بدن.
• بررسی کلیه مراحل تکامل از زیگوت تا انسان بالغ.
• استفاده از آناتومی در رده بندی موجودات مختلف.
• استفاده از آناتومی در تعیین جنسیت جنین و ناهنجاری های آن در سیستم های مختلف.
آناتومی کالبدشناسی
یک شاخه از آناتومی به نام کالبد شناسی توصیفی میباشد که در آن بدن انسان را از جهت دارا بودن اعمال مشخصی به دستگاه های جداگانه تقسیم میکنند که با همدیگر ارتباط دارند. این دستگاه ها به سه دسته عمده طبقه بندی میشوند.
1. دستگاه های ارتباطی:دستگاه های ارتباطی عبارتند از: دستگاه حرکتی (استخوانها ، مفاصل ، عضلات)، دستگاه عصبی و دستگاه حواس.
2. دستگاه های تغذیهای:این دستگاه ها ، نیز شامل چند دستگاه است که عبارتند از: دستگاههای گوارش ، گردش خون ، تنفس ، ادراری و غدد مربوط به آنها.
3. دستگاههای تولید مثلی:
این دستگاه ها ، شامل دستگاه تناسلی مرد و زن میباشد که هر یک از یک عضو اصلی به نام بیضه در مرد و تخمدان در زن بوجود آمدهاند. که سلول های مخصوص تناسلی اسپروماتوزوئید و اوول را تولید می کند و نیز تعدادی مجاری و غدد وابسته که حرکات و ترکیب و رشد سلول های مذکور را میسر میسازند.
ضله سه سر بازو (پشت بازو ) که در کناره های عقبی عضلات فوقانی بازو عبور می کنند و سه سر دارند و به شما کمک می کنند تا آرنج تان را باز کنید.(نام علمی ماهیچه سست پشت بازو) که تقریبا 3/2 از پشت بازوی شما را تشکیل می دهد.(Triceps) این عضلات معمولآ باید بلند، حجیم و قوی باشند و در کنار های دوسر بازو قرار دارند. حتی در فیگور های اجباری ,حرکت پشت بازو از پهلو جزوئ فیگورهای 7 گانه دارای اهمیت به سزایی می باشد.
اكستنشن آرنج:عضله سه سر بازويي،عضله سه گوش آرنجي
1-عضله سه سر بازویی
سر ثابت: 1-سر دراز:لبه پايينی حفره دوری كتف 2-سر ميانی:دو سوم پايين قسمت خلفی بازو 3-سر خارجی:نصف فوقانهی سطح خلفی بازو
سر متحرك: زائده آرنجی
سطح: فرونتال محور: ساجيتال
اهرم: نوع اول عمل: اكستنشن آرنج
2-عضله سه گوش آرنجی
سر ثابت: سطح خلفی برجستگی خارجی(فوق لقمه)استخوان
سر متحرك: سطح خارجی زائده آرنجی يا سطح خلفی زند زيرين
اهرم: نوع سوم عمل: اكستنشن آرنج
تکنیک های پرورش عضله سه سر بازو (پشت بازو)
۱- پشت بازو تک دمبل نشسته
۲- پشت بازو دمبل خم ۹۰ درجه
۳- پشت بازو خوابیده تکدست با دمبل
۴- پشت بازو خوابیده با هالتر
۵- پشت بازو دمبل خم ۹۰ درجه پلاور
۶- پشت بازو (دیپ)
۷- پشت بازو با سیم کش
۸- پشت بازو دست مخالف با سیم کش
9- پشت بازو نشسته باسیم کش
10- پشت بازو خوابیده با سیم کش
11- پشت بازو تک دست مخالف خوابیده با سیم کش
12- پارالل
بـدن انسـان از 260 عـضـلـه تشـکـیل گـردیـده که اکثر آنها بصورت جفت می بـاشند. عـضـلات %45 درصـــد وزن کـل بـدن را به خود اختصاص می دهنـــد. عضلات از بافت فیبری تشـکـیـل شـــده اند. میوفیبرها (فیبرهای تشکیل دهنده مـاهیچه ها) قابـلـیـت انـقــباض دارند. در بدن انسان سه نوع عضله از نظر ساختار وجود دارد.
1- عضله قلب: که قلب را تشکیل میدهد.
2- عضلات صاف: کـه دیواره عروق، لوله گوارش، مجاری ادراری و تنفسی را تشکیل میدهند.
3- عضلات اسکلتی: کـه وظـیـفـه حــرکت و حفظ تعادل اعضاء بدن را به عهده دارند.
عضلات قلب و صاف خودکار بوده و ما قادر به کنترل آنها نمی باشیم اما حرکات عضلات اسکلتی را می توانیم کنترل کنیم. فیبرهای تشکیل دهنده عضلات در بدن خود نیز به 2 تیپ متفاوت تقسیم بندی می گردند.
* فیبر کند: فیبر کند و یا قرمز انقباض کند و مداوم داشته و دیر خسته و فرسوده میگردد- ظرفیت اکسیداسیون بالا داشته بنابراین در تمرینات هوازی کاربرد دارند.
* فیبر تند: فیبر تند و یا سفید انقباض سریع و قدرتمند داشته اما خیلی زود خسته و فرسوده می گردد. ظرفیت اکسیداسیون در آنها اندک می باشد و در تمرینات بی هوازی کاربرد دارند.
معمولا عضلات در بدن بصورت جفت عمل کرده بطوری که هر سمت یک مفصل یک عضله قرار می گیرد و حرکات مخالف را به کمک هم پدید می آورند. این جفت عضله به عضله موافق(AGONIST) و عضله مخالف (ANTAGONIST) موسوم می باشند. مثلا در بازو عضله سه سر با انقباض خود سبب صاف شدن بازو و عضله دو سر با انقباض خود سبب خم شدن بازو می گردد.
آتروفی (ATROPHY): هنگامی که عضلات برای مدت طولانی از فعالیتشان کاسته گردد بتدریج حجمشان تحلیل رفته و کوچک میشوند که به آن آتروفی میگویند.
هیپر تروفی (HYPERTOPHY): هنگامی که فعالیت عضلات افزایش می یابد سبب افزایش حجم و اندازه سلولهای عضلانی میگردد که هیپر تروفی نام دارد.
مکانیزم افزایش حجم عضلاتتصور کنید که شما با یک عضله خاص در بدن وزنه ای به وزن 1 کیلوگرم را روزانه بلند می کنید. هنگامی که این وزنه از 1 کیلوگرم مثلا به 5 کیلوگرم افزایش می یابد ابتدا با بلند کردن آن وزنه بطور مکرر در فیبرهای عضلات یک پارگی بسیار ریز پدید می آید که میکروتراما (MICROTRAUMA) نام دارد. سپس بدن شما سعی می کند با آن وزنه جدید سازگاری حاصل کرده و نیروی عضله مورد نظر را افزایش دهد. بنابراین هنگام ترمیم فیبرهای آسیب دیده آنها را قویتر و با استحکام تر از پیش بازسازی می کند. بر خلاف تصور هنگامی که به حجم عضلات افزوده می گردد در واقع به اندازه سلولهای عضلانی افزوده می گردد و نه به تعداد آنها. تعداد سلولهای عضلانی در طول حیات ثابت می باشند. اما این تعداد در افراد مختلف تفاوت دارد. یکی از عللی که برخی افراد سریعتر عضلانی می گردند نیز همین موضوع می باشد. بنابراین عضلات پس از انجام تمرینات با وزنه نیاز به زمان دارند که مجددا خود را ترمیم کنند. این مدت، زمان ترمیم (RECOVERY TIME) نام دارد. بنابراین شما هیچگاه نباید بروی یک گروه عضلات هر روز و بدون وقفه کار کنید زیرا در این صورت تنها به عضلات خود آسیب وارد می آورید. زمان ترمیم معمولا 3-2 روز می باشد.
در روند سازگاری نه تنها حجم سلولهای عصبی افزایش می یابد بلکه به تعداد مویرگهایی که به عضلات خونرسانی می کنند نیز افزوده می گردد زیرا عضله بزرگتر و پرکار تر به خون، اکسیژن و مواد مغذی بیشتری نیاز دارد. یک عامل بسیار مهم دیگر نیز در توانایی بدن به عضلانی گشتن وجود دارد و آن هم وراثت می باشد. بطور کلی سه تیپ متفاوت از ساختار بدنی وجود دارد:
* اکتو مورف (ECTOMORPH): بدن لاغر، استخوان بندی کوچک. افزایش حجم عضلات در این نوع ساختار جسمی دشوار می باشد.
* مزومورف (MESOMORPH): بدن عضلانی و چربی اندک. افزایش حجم عضلات در این نوع ساختار جسمی تقریبا آسان می باشد.
* آندومورف (ENDOMORPH): بدن چاق، استخوان بندی درشت. این افراد مستعد اضافه وزن می باشند البته از نوع چربی و نه ماهیچه.
یک تصور غلط نیز وجود دارد آنهم این می باشد که تمرینات بدنسازی سبب کاهش چربی میگردند. تمرینات بدنسازی بیشتر سبب افزایش حجم عضلات می گردد و در سوزاندن چربی های بدن نمی تواند کار ساز باشد.برای سوزاندن چربیهای بدن می باید به تمرینات هوازی پرداخت:
تمرینات بدنسازی به 4 دسته تقسیم می گردند:1- تمرینات ایزومتریک (ISOMETRIC):این تمرینات بر اساس نوع انقباض عضلات در این نوع تمرینات نامگذاری شده است. در این تمرینات عضلات منقبض گشته اما از طول شان کاسته نمی گردد. در این نوع تمرینات حرکت وجود ندارد. مانند قرار دادن کف دو دست و اعمال فشار و یا نگاه داشتن وزنه بالای سر بدون حرکت.
2- تمرینات ایزوتونیک (ISOTONIC):این تمرینات نیز بر اساس نوع انقباض عضلات حین انجام آنها نامگذاری گردیده است. در این تمرینات عضلات انقباظ یافته و طول شان کاهش یافته و کوتاه می گردند. بیشتر تمرینات از همین نوع می باشد. مانند خم و راست کردن بازو همراه با وزنه.
3- تمرینات انفرادی (ISOLATION):به تمرینات اطلاق می گردد که تنها یک مفصل و یک گروه از عضلات را درگیر می کند.
4- تمرینات ترکیبی (COMPOUND):به تمریناتی اطلاق می گردد که هم زمان چندین گروه از عضلات را درگیر کرده و حرکت حول چندین مفصل انجام می گیرد.
* تعداد (REPETITION=REP):به یک بار بلند کردن وزنه و پایین آوردن آن اطلاق می گردد.
* ست(SET):به چندین بار بلند کردن و پایین آوردن وزنه به اصطلاح زدن وزنه بدون وقفه اطلاق می گردد.
یک ست متشکل از 5 - 1 ** سبب افزایش قدرت عضلات گشته اما به استقامت آنها نمی افزاید.
یک ست متشکل از 12 - 6 ** سبب افزایش قدرت، حجم و استقامت عضلات می گردد.
یک ست متشکل از 20 - 13 ** سبب افزایش حجم و استقامت عضله می گردد.
یک ست متشکل از 20 ** و بالاتر یک تمرین هوازی محسوب می گردد.
اسامي عضلات مهم از بالا به سمت پايين بدن به شرح زير مي باشد:
Sternocleidomastoid= عضله جناغي-لامي در ناحيه گردن.
Trapezius=عضله ذوزنقه در ناحيه كتف.
Deltoid=عضله دلتوئيد در ناحيه كتف.
Pectoralis major=عضله سينه اي در ناحيه قفسه سينه.
Biceps=عضله دوسر در ناحيه بازو.
Triceps=عضله سه سر در ناحيه پشت بازو.
Flexor & extensor carpi=عضلات خم و راست كننده در ناحيه ساعد.
Serratus anterior=عضلات سراتوس در ناحيه زير بغل.
External & internal oblique=عضلات مايل خارجي و داخلي در نواحي پهلوها.
Rectus abdominus=عضله راست شكمي.
Latissmus dorsi=عضله عريض پشت.
Teres minor & majar=عضلات ترس در نواحي پشت زير عضلات دلتوئيد.
Erector spine=عضله طويل راست كننده ستون فقرات.
Rhomboid=عضلات لوزي شكل در ناحيه پشت كنار عضلات ترس.
Gluteus medius & maximus=عضلات سرين كوچك و بزرگ.
Rectus femoris=عضله راست راني در ناحيه قدامي ران.
Vastus lateralis & medialis=عضلات وسيع مياني و جانبي ران در دو طرف عضله راست راني.
Sartorius=عضله خياطه كه طويل بوده و در ناحيه ميان كمر و زانو وجود دارد.
Adductor longus=عضله نزديك كننده در نواحي داخلي ران.
Biceps femoris=عضله دو سر راني در ناحيه پشت ران.
Hamstrings=براي آسانتر شدن اسامي برخي اوقات عضلات پشت ران را همسترينگ مي نامند.
Quadriceps=براي آسانتر شدن اسامي برخي اوقات عضلات جلوي ران را عضلات چهار سر مي نامند.
Gastrocnemius=عضله ساق پا.در ناحيه پشت ساق.
Tibialis anterior=عضله درشت ني قدامي.
Soleus=عضله اي در زير و كنارعضله ساق پا.
Peroneus=عضله ناز ك ني.
اطلاعات اولیه
بافت استخوانی سختترین بافت بدن است. استحکام این بافت از آن جهت است که در ماده بین سلولی آن املاح آهکی موجود است، ماده بین سلولی بافت استخوانی به شکل ورقههای بسیار نازکی روی هم قرار دارد که در قسمت سطحی استخوان به موازات طول استخوان به نام تیغههای خارجی بوده و در قسمت داخلی استخوان ورقههای نازک دایرهای شکل به نام تیغههای داخلی دور مغز استخوان را احاطه کرده است. اگر استخوان را حرارت دهند. مواد آلی آن میسوزد ولی مواد معدنی آن باقی میماند. از این رو استخوان شکل خود را حفظ کرده ولی خیلی شکننده میشود.
اسکلت بدن یک فرد بالغ از 206 قطعه استخوانی تشکیل شده است که بصورت زیر طبقه بندی میشوند:
•اسکلت محوری (AxialSkeleton) شامل: کاسه سر 8 قطعه ، صورت 14 قطعه ، ستون مهرهها 26 قطعه ، دندهها و جناغ 25 قطعه ، استخوان لامی یک قطعه و استخوانچههای گوش 6 قطعه.
•اسکلت ضمایم و اندامها (Appendicular Skeletan) شامل: اندام فوقانی 64 قطعه و اندام تحتانی 62 قطعه.
دندهها Ribs تعداد 12 جفت دنده در ساختار قفسه سینه شرکت دارند و قوسی شکل میباشند. هر دنده دارای یک تنه میباشد و دو انتهای قدامی و خلفی ، دو سطح داخلی و خارجی و دو کنار فوقانی و تحتانی دارند. انتهای خلفی دندهها با زواید عرضی مهرههای پشتی و تنه مهرهها ، مفصل میشود. انتهای قدامی در هفت زوج دنده اول بوسیله غضروف ، مستقلا به جناغ سینه متصل میشوند. این دندهها را دندههای حقیقی (True ribs) گویند.
سه زوج دنده بعدی یعنی شمارههای 8 , 9 , 10 با کمک غضروف به دنده بالاتر متصل میشوند، لبه دندهای (Costal margin) را تشکیل میدهند و دندههای کاذب (floating ribs) نامیده میشوند. دندهها دارای یک انتهای خلفی شامل سر ، گردن و تکمه و یک انتهای قدامی که با غضروف متصل شده و دارای یک سطح داخلی و یک سطح خارجی و یک کنار فوقانی و یک تحتانی است. در سطح داخلی هر دنده ناودانی برای عبور عروق اعصاب بین دندهای وجود دارد که در دندههای اول ، یازدهم و دوزادهم ، این ناودان وجود ندارد و معمولا این دندهها را دندههای غیر معمولی مینامند.
مهرههای شرکت کننده در ساختمان قفسه سینه ستون مهرهای ، محور مرکزی بدن را تشکیل داده و در عقب ناحیه تنه و در خط وسط قرار دارد و از قاعده جمجمه شروع شده و در تمامی طول گردن و طول تنه امتداد دارد. در کودکان تعداد مهرههای ستون مهرهها ، 33 عدد است که در بالغین پنج تای ما قبل آخر بهم جوش خورده و استخوان خارجی را تشکیل میدهند و 4 تا مهره آخر بهم جوش خورده و استخوان دنبالچه را به وجود می آورند. بنابراین تعداد مهرهها در افراد بالغ به 26 قطعه تقلیل مییابد.
از 24 مهره آزاد ، 7 عدد مهرههای گردن ، 12 عدد مهرههای پشتی و 5 عدد مهرههای کمر را تشکیل میدهند. مهرههایی که در ساختار قفسه سینه شرکت دارند. 12 عدد مهرههای پشتی هستند. مهرهها دارای شکل مشابهی هستند، تنه مهره که در جلو واقع شده ، استوانهای شکل است. قوس مهره که در عقب قرار دارد و با تنه مهره تشکیل سوراخ مهره را میدهد. مجموع سوراخهای مهرهای ، مجرای مهرهای نامیده میشود که در آن نخاع جای دارد. این مجرا در بالا بوسیله سوراخ استخوان پس سری به تمام دندههای قفسه سینه به 12 عدد مهرههای پشتی ستون مهرهای ، متصل هستند.
جناغ سینه (Sternum)
جناغ سینه ، استخوانی پهن است که در قسمت قدامی فوقانی قفسه سینه قرار گرفته و دارای سه قسمت میباشد:
1.دسته (Manobrium): پهنترین و قویترین بخش جناغ سینه است و به استخوان ترقوه ، دنده اول و نیمی از دنده دوم ، متصل میگردد.
2.تنه (Body): بلندترین بخش جناغ سینه بوده و از بالا به دسته متصل شده و زاویهای به نام زاویه جناغی یا زاویه لوئیس که مقداری به جلو تحدب دارد را میسازد و کنارههای طرفی دارای یک بریدگی ناقص در بالا و پایین و 4 بریدگی کامل برای اتصال دندهها میباشد.
3.زاویه خنجری (xiphoid): زایده کوچک خنجر مانندی است که در انتهای جناغ سینه قرار دارد.
عضلات متصل شده بزرگ (Pectoralis major) عضلهای است بادبزنی شکل از دندههای حقیقی قفسه سینه ، جناغ سینه و ترقوه مبدا گرفته و به استخوان بازو متصل میگردد و موجب نزدیک شدن بازو به تنه میشود.
•عضلات سینهای کوچک (Pectorialis minor): عضلهای است سه گوش که در زیر عضله سینهای بزرگ قرار دارد و از سطح خارجی دندههای سوم ، چهارم و پنجم به زایده کوراکوئید استخوان کتف میچسبد، و دندهها بالا برده یا شانه را به جلو میآورد.
•عضلات ساب کلاویوس (Subclavius): از سطح فوقانی دنده اول به سطح تحتانی استخوان ترقوه میچسبد و دنده را بالا برده یا ترقوه را به طرف پایین میکشد.
•عضله دندهای قدامی (Seratus anterior): از 8 - 10 دنده اول شروع شده و به کنار داخلی استخوان کتف متصل میگردد. شانه را به جلو و پایین میآورد.
•عضلات بین دندهای (Inter costals): فضای بین دندهها را اشغال نموده ، جزء عضلات تنفسی محسوب میشوند و دندهها را بهم نزدیک میسازند و شامل سه عضله به شرح زیر میباشند:
◦عضلات بین دندهای خارجی: از کنار تحتانی دنده فوقانی به طرف پایین و جلو سیر کرده و به کنار فوقانی دنده تحتانی میچسبد و در عمل دم تنفس ، شرکت دارد.
◦عضلات بین دندهای داخلی: نسبت به عضله خارجی ، عمقیتر است و مسیر آن به طرف عقب و پایین میباشد و از دنده فوقانی به دنده تحتانی متصل میگردد و در مجاورت جناغ سینه تا زاویه دندهای ادامه داشته و بعد از آن غشایی میگردد و در عمل بازدم تنفس شرکت دارد.
◦عضلات بین دندهای داخلیتر: هم جهت با الیاف عضله بین دندهای داخلی است و به نظر میرسد که از آن منشا گرفته باشد و در ½ میانی فضای بین دندهای قرار دارد.
•پرده دیافراگم: این عضله مهمترین عضله تنفسی میباشد که قفسه سینه را از حفره شکمی ، جدا میسازد. برخی از اعضاء مهم بدن از قبیل آئورت ، مری ، بزرگ سیاهرگ زیرین ، سوراخهایی را به ترتیب در برابر مهره 12 ، مهره 10 ، مهره 8 سینهای در پرده دیافراگم ایجاد کرده و از آن عبور میکنند. دیافراگم به ترتیب به زایده خنجری ، 6 دنده تحتانی و غضروفهای آنها و تنه مهرههای اول تا سوم کمری متصل شده و گنبدی شکل است.
چگونگی حرکت دندهها در حین تنفس
دندهها در وضعیت استراحت طبیعی ، بطور مایل به سوی پایین کشیده شدهاند و به این ترتیب ، موجب میشوند که استخوان جناغ سینه به طرف عقب یعنی به سوی ستون فقرات برود. هنگامی که قفسه سینه بالا برده میشود، دندهها تقریبا بطور مستقیم به طرف جلو برآمدگی پیدا میکنند، بطوریکه استخوان جناغ نیز به طرف جلو و دور از ستون فقرات حرکت میکند و در جریان دم عمیق در مقایسه با بازدم عمیق ضخامت قدامی خلفی قفسه سینه را حدود 20 درصد بیشتر میکند.
دندهها در جریان بازدم متوجه پایین هستند و عضلات بین دندهای خارجی دراز شده و در جهت رو به جلو و رو به پایین کشیده شدهاند. بتدریج که این عضلات منقبض میشوند، دندههای فوقانی را نسبت به دندههای تحتانی به طرف جلو میکشند و این امر مانند اهرمی بر روی دندهها عمل کرده و آنها را به طرف بالا میکشد و از این راه موجب دم میشود. عضلات بین دندهای داخلی دقیقا در جهت مخالف یعنی به عنوان عضلات بازدمی عمل میکنند، زیرا زاویه قرار گرفتن آنها بین دندهها در جهت مخالف بوده و موجب حرکت دندهها در جهت مخالف میشوند.
تغییر شکل قفسه سینه
•بیماری اسکولیوز انحراف و خمیدگی ستون مهرهای به راست و چپ است. در اثر این بیماری ، قفسه سینه تغییر شکل پیدا میکند. یک شانه بالاتر از شانه قرار میگیرد و از پشت دندههای یک طرف برآمده تر از طرف دیگر است.
•در سینه پهن ، قفسه سینه از جلو به عقب فشرده و کتابی به نظر میرسد.
•در سینه قیفی دارای فرورفتگی به شکل قیف در پایین جناغ سینه است.
•در سینه مرغی ، قسمت تحتانی جناغ سینه مانند سینه مرغ پیش آمدگی دارد.
مختصري در مورد آناتومي گردن:
ساختار اسکلتي:
جزء ستون مهره ها مي باشد که هفت مهره از سي و سه مهره را تشکيل مي دهد .
در مهره هاي گردن اولين مهره ، اطلس نام دارد که داراي جسم مهره اي نمي باشد و به صورت يک حلقه استخواني است . دومين مهره به نام اکسيس که به مهره اول متصل شده و موجب حرکات چرخش سر به چپ و راست مي شود . مهره هفتم گردني داراي بلند ترين زائده شوکي بوده و از بقيه مهره هاي گردن بلند تر است . در بخش خلفي گردن قابل لمس مي باشد و در ضمن متمايز کننده مهره هاي گردني يا پشتي است .
آناتومی گردن
یكی از انعطافپذیرترین نواحی در ستون فقرات، ناحیه گردنی (سرویكال) است. ستون فقرات گردنی شامل هفت مهره و دیسکهای بین مهرهای است. این مهرهها با تحمل وزن سر، عامل حرکات متنوع آن نیز هستند. ریشههای عصبی مربوط به اندامهای فوقانی از میان مهرههای گردن عبور کرده و سپس به نواحی بازو، ساعد و انگشتان دست امتداد مییابند. عضلات بسیاری در ناحیه گردن وجود دارند. بعضی از آنها از ناحیه پس سری تا مهرههای سینهای کشیده شدهاند.
عروق خونی، اعصاب و ساختمانهای بالاتنه را به سر متصل میكنند: سرخرگ كارتید، سیاهرگ وداجی، سیاهرگ نایی، سیاهرگ مهرهای، غده تیروئید، اعصاب گردنی و شبكه عصبی بازویی.
این ساختمانها در فضای فشرده محدودی قرار گرفتهاند. بنابراین اگر یك منطقه آسیب ببیند، احتمالا ساختمانهای دیگری نیز از این آسیب متأثر میشوند. در نتیجه زمانی كه با درد ناحیه گردن مواجه میشوید، این احتمال وجود دارد كه علت این درد به منابع دیگری مربوط شود كه از جمله آنها میتوان به تورم گرههای لنفاوی، برجستگی دیسك بین مهرهای (زمانی كه دیسك گردن جابجا شود)، پیچ خوردگی رباط و كشیدگی عضله اشاره كرد. با این وجود كمتر اتفاق میافتد كه راجع به اهمیت گردن فكر كنید. در ضمن وقت كمتری را به اجرای تمرینات تقویتی گردن اختصاص میدهید. تنها كسانی كه از اهمیت این موضوع آگاه دارند، ورزشكارانی هستند كه رشته ورزشی آنها مستلزم تماس بدنی است.
ساختار عضلاني:
عضلات جناغي چنبري پستاني ، طويل گردني ، راست راسي قدامي ، طويل راسي و نردباني خلفي، مياني و قدامي ، عضلات موجود در اين ناحيه مي باشد که حرکات تا شدن ، باز شدن و چرخش ها را براي سر شما امکان پذير مي کنند .
قوي کردن اين عضلات مي تواند تا حدي از درد در ناحيه گردن در ميانسالي را کاهش دهد
تفاوت عمدهای میان عضلات گردن و عضلات اندامها وجود دارد. در مورد اندامها باید گفت كه یك عضله (نظیر عضله بازویی چپ) به مجموعهای از استخونها (واقع در بازوی چپ) متصل است. برخلاف آنچه گفته شد عضلات گردن روی یك ساختمان كلی (نظیر جمجمه یا مهرههای گردن) فعالیت میكنند. به این منظور، عضلات طرفین گردن طوری قرار گرفتهاند كه یك عضله در هر طرف گردن وجود دارد. گردن مركب از چند عضله مختلف است. اما فقط چند تا از آنها به تنهایی روی مهرهها فعالیت میكنند. در این جا راجع به عضلاتی كه حنجره(حاوی طنابهای صوتی) و حلق (گلو) را تحت كنترل قرار میدهند بحث نمیكنیم.
● عضله ترقوی- ماستوئیدی
نام این عضله حاوی اطلاعات ارزندهای است. زیرا محل استقرار سر ثابت و متحرك این عضله را به خوبی نشان میدهد. این عضله دو طرفی از دو منطقه جناغ سینه و ترقوه شروع میشود. ترقوی به طرف بالا و پهلو امتداد داشته، به زایده ماستوئیدی استخوان گیجگاهی متصل بوده و سر متحرك این عضله را تشكیل میدهد. برجستگی كوچكی كه در قاعده جمجمه و پشت گوش احساس میكنید محل دقیق زایده مستوئیدی را به خوبی نشان میدهد. زمانی كه یكی از عضلات ترقوی- ماستوئیدی فعال میشود سر به طرف عضله فعال كج میشود. زمانی كه دو عضله با هم فعالیت میكنند گردن به جلو خم میشود و این عمل از طریق حركت چانه به طرف سینه میسر میشود.
● عضله مهرهای رأسی
این عضله، بخشی بزرگ و فوقانی (به طرف سر) عضله مهرهای را تشكیل میدهد كه در قسمت اعظم طول بخش میانی پشت امتداد دارد. بخش رأس (سر) عضله مهرهای از طرفین زایدههای خاری (برجستگی وسط مهره) قفسه منشعب شده و در محل اتصال به زایده ماستوئیدی، سر متحرك عضله را تشكیل میدهد. زمانی كه دو عضله چپ و راست با هم فعالیت میكنند، گردن و سر كشیده میشود.
● عضله نردبانی قدامی
عضله ترقوی- ماستوئیدی، عضلات نردبانی قدامی، میانی و خلفی را تا حدی پوشش میدهد. عضله نردبانی قدامی از زایدههای عرضی (برجستگی كنارههای هر مهره) بخش میانی ۳ یا ۴ مهره گردنی سرچشمه میگیرد. این عضله به طرف پایین و پهلو كشیده شده و سر متحرك آن در ناحیه دنده اول به وجود میآید. عمل این عضله سبب میشود منطقه گردنی ستون مهرهها خم شود.
● عضله نردبانی میانی
عضله نردبانی میانی بزرگتر از سایر عضلات نردبانی است. سر ثابت آن در ۶ مهره گردنی قرار دارد. عضله نردبانی میانی نیز همچون عضله نردبانی قدامی به پایین و پهلو كشیده میشود و سر متحرك آن در دنده اول قرار دارد. بین دو عضله نردبانی میانی و قدامی، روزنهای وجود دارد كه توسط اعصاب و عروق خونی مهمی كه به عضلات بازو و بالاتنه كشیده میشوند، پر میشود. عمل این عضله سبب میشود مهرههای گردنی خم شده و به طرف مخالف بچرخند (عضلات سمت چپ، سر را به طرف راست میچرخانند).
● عضله نردبانی خلفی
معمولا عضله نردبانی خلفی كوچكتر از دو عضله نردبانی دیگر است. این عضله از پشت زایده عرضی ۲ یا ۳ مهره گردنی تحتانی منشعب میشود. عضله نردبانی خلفی به طرف پایین كشیده شده، بین عضله نردبانی میانی و عضله بالا برنده كتف قرار گرفته از دنده اول عبور كرده و با دنده دوم یا سوم ارتباط پیدا كرده و سر متحرك این عضله را تشكیل میدهد. این عضله، مهرههای گردنی را منقبض كرده و میچرخاند.
● عضله طویل
نام این عضله به این علت انتخاب شده است كه جزو عضلات دراز بدن است. در واقع عضله طویل، بخش فوقانی عضلات راست كننده مهرهها را تشكیل میدهد. این عضله از زایده عرض مهرههای گردنی شروع شده و در زایده عرضی مهرههای فوقانی (به طرف بخش فوقانی سر)، سر متحرك عضله را به وجود میآورد. زمانی كه عضله طویل یك طرف گردن فعالیت كند، گردن به پهلو خم میشود؛ اما زمانی كه هر دو عضله طویل با هم فعالیت كنند، عضله را نیز میكشند.
زانو مفصلی است که غیر از حرکت باز و بسته شدن دارای حرکات خفیف چرخش به داخل و خارج نیز می باشد در تشکیل و نگهداری مفصل زانو, استخوان ها , رباط ها و غضروف هایی شرکت دارند که آنها را توضیح می دهیم.
استخوان ها :
- سه استخوان در تشکیل مفصل زانو شرکت دارند.
- در بالا استخوان ران و در پائین استخوان درشت نی و در جلو استخوان کشکک در تشکیل مفصل زانو شرکت می کنند.
- استخوان نازک نی در تشکیل مفصل زانو شرکت ندارند اما درست در مجاورت بخش خارجی مفصل زانو قرار دارد.
رباط ها :
- رباط ها باندهای فیبری هستند که دو استخوان را به هم ارتباط و متصل می کنند.
- زانو 4 رباط مهم دارد که این 4 رباط استخوان ران را به استخوان درشت نی محکم متصل می کنند و پایداری استاتیک مفصل زانو را تامین می کنند.
- رباط های صلیبی قدامی و خلفی سبب پایداری مفصل زانو در حرکات به سمت جلو و عقب و ضربات در این جهات و نیز پایداری مفصل زانو در برابر حرکات چرخشی اعمال شده به زانو می شوند.
- رباط های جانبی داخلی و خارجی که در طرفین زانو قرار دارند هم سبب پایداری مفصل زانو در برابر اعمال نیرو به سمت خارج و داخل زانو می شوند.
تاندون ها: تاندون ها عضلات را به استخوان اتصال می دهند.
- تاندون عضله چهار سر رانی ( جلوی ران )- در پائین در جلوی مفصل زانو به استخوان کشکک اتصال می یابد و ادامه آن در پائین کشکک به استخوان درشت نی اتصال می یابد. عمل عضله چهار سر رانی باز کردن زانو می باشد.
غضروف ها:
- به ساختمان های غضروفی زانو منیسک می گوئیم که در بین دو استخوان درشت نی و ران قرار دارند و سبب افزایش سطح تماس در استخوان فوق و افزایش پایداری مفصل زانو می شوند.
بورس ها :
- بورس یک کیسه کوچک حاوی مایع است که سبب تسهیل حرکات مفصلی می شوند.
- زانو سه بورس دارد که عبارتند از : بورس کشکک ( جلوی کشکک و زیر پوست ) و بورس زیر کشکک و بورس غازی (Anserine) که در سمت داخل زانو حدود 2 اینچ زیر مفصل زانو قرار دارد.
انواع زانو درد
درد زانو را می توان به دو نوع حاد و مزمن تقسیم بندی کرد. همواره باید توجه داشت که دردی که در زانو احساس می شود می تواند ناشی از درد واقعی زانو باشد یا یک درد ارجاعی از ناحیه کمر, ران و یا مچ پا باشد.
علل درد حاد زانو
1- شکستگی:- تعریف : ناشی از اصابت ضربه یا برخورد به مانع با سرعت و شدت زیاد است ( تصادف رانندگی یا تکل در فوتبال )
- نشانه ها : تورم و کبودی زانو بهمراه درد بسیار شدید و نیز محل آسیب در لمس بسیار دردناک است. درد به حدی شدید است که فرد نمی تواند راه برود یا وزن خود را روی آن پا بیاندازد.
- ارزیابی : شکستگی در محل زانو یک اورژانس محسوب می شود و باید سریعاً توسط پزشک معاینه شود و بررسی های لازم مثل انجام رادیوگرافی صورت گیرد.
- درمان : بر حسب نوع شکستگی می تواند شامل آتل بندی و گچ گیری باشد یا جراحی صورت گیرد.
- پیش آگهی : معمولاً- شکستگی بدون شکل خاصی بهبود می یابد. البته برخی انواع شکستگی می تواند منجر به آرتروز و آسیب عصبی عروقی شوند.
2- کشیدگی و پارگی رباط های جانبی زانو: - تعریف : رباط جانبی داخلی زانو شایع ترین رباط زانو است که دچار آسیب دیدگی می شود . مثل همه رباط های دیگر می تواند دچار کشیدگی ( پارگی جزئی ) و یا پارگی کامل شود.
- نشانه ها : کشیدگی شدید یا پارگی رباط جانبی داخلی زانو سبب احساس پارگی در سمت داخلی زانو می شود. همچنین بدنبال آن زانو ممکن است متورم و ناپایدار شود. عامل این آسیب اعمال فشار قوی به سمت خارج زانو است بطوریکه زانو از خارج به داخل فشرده شود. دقیقاً برعکس این اعمال فشار ( یعنی از داخل به خارج زانو ) در آسیب رباط جانبی خارجی رخ می دهد. در هر دو حالت در محل اصابت ضربه به زانو کبودی و در سمت مقابل کشیدگی رباط یا پارگی آن رخ می دهد. ورزش های تماسی مثل فوتبال از مهمترین علل این آسیب محسوب می شوند.
- ارزیابی : بعد از یک شرح حال سریع و معاینه فیزیکی توسط پزشک و انجام اقدامات اولیه حمایتی ( سرما درمانی, فشار موضعی, بالا نگه داشتن و استراحت ) معمولاً پزشک درخواست MRI برای بررسی وضعیت رباط می کند.
- درمان : در موارد کشیدگی خفیف این دو رباط همان درمان حمایتی که اشاره شد کافی است. اما در موارد پارگی رباط جراحی بهترین پاسخ درمانی را خواهد داشت.
3- کشیدگی و پارگی رباط های صلیبی :
- تعریف : آسیب رباط صلیبی قدامی که از شایع ترین آسیب های ورزشی است اغلب در نتیجه ایست ناگهانی و اعمال فشار به جلو روی زانو ناشی از این ایست ناگهانی و نیز در پیچ خوردگی های زانو ایجاد می شود. رباط صلیبی خلفی قویتر و محکم تر از رباط صلیبی قدامی است و کمتر دچار پارگی می شود. کشیدگی و پارگی های رباط صلیبی خلفی احتیاج به نیروی زیادی دارد مثل برخورد داشبورد ماشین به پائین زانو در هنگام تصادف رانندگی. بخاطر همین نیروی شدیدتر برای پارگی رباط صلیبی خلفی نسبت به نوع قدامی اغلب آسیب های رباطی همراه یا آسیب منیسک هم همراه با آسیب رباط صلیبی خلفی وجود دارد.
- نشانه ها : اگر رباط صلیبی قد
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 23 صفحه بعد